...بی انتها...

آرمان گرایی!... افرادی که مرض قلبی دارند بخوانند!

...بی انتها...

آرمان گرایی!... افرادی که مرض قلبی دارند بخوانند!

ماهی گیر

 

Fisherman

مرد ماهی گیر قایق فرسوده اش را داخل آب انداخت

و با تور بزرگی که به زحمت بر دوشش می کشید وارد آن شد؛

پاروهایش را برداشت و آرام آرام بر روی آب به راه افتاد...

چشم چپش نمی دید! خانواده اش فقیرترین خانواده ی شهر بودند.

از وقتی که جدّ بزرگ خانواده، از راه ماهی گیری، ثروتمندترین مرد شهر شده بود

فرزندانش نسل اندر نسل،این پیشه را ادامه داده بودند؛

۱۰ سال بود که هر روز قبل از طلوع آفتاب به دریا می رفت و نزدیک غروب با دست خالی یا با چند ماهی کوچک به خانه بر می گشت؛

مرد ماهی گیر مُرد!

و پسربچه ای که هر روز از بالای صخره ای بلند او را نگاه می کرد حالا بزرگ شده است و برای دوستانش تعریف می کند که چگونه، مردی ابله را می دید که هر روز موازی ساحل پارو می زد!

--------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

چند وقتی است که پایانه های فرسوده ی شعور
مانند قایق فرسوده ی ماهی گیر، پر رفت و آمدند؛
و حرکت عرضی اکثریت، حرکت طولی اقلیت را مسخره می کند...

نظرات 3 + ارسال نظر
مونا یکشنبه 28 بهمن 1386 ساعت 08:17 ب.ظ

سلام
نوشته های شما مثل مسئله های فیزیکه!
وقتی می فهمی با تمام وجود می فهمی و وقتی نمی فهمی دیگه عمرا بفهمی!!!
ولی خب من فکر کردن راجع به یه نوشته رو از فکر کردن به روی یک مسئله بیشتر می پسندم.
نمی تونم چیزی بگم ! چون باید بهش فکر کنم.این جمله آخرو توضیح میدین؟
سخت بود.راستی من یه سوال دیگه داشتم: تا حالا براتون اتفاق افتاده که یه متن دایم فکرتونو درگیر کنه و بنویسیدش و بعد که می خونین خودتون هم نفهمیدینش؟ در اون لحظه که می نویسید با تمام وجود درکش می کنید اما بعد...
فکر می کنم احساسی که ما در بعضی مواقع داریم از احساسات در این دنیا فراتر میره و انگار ما اون موقع بین کسانی هستیم که همونطور احساس می کنن و برامون عجیب خواهد بود اگر کسی درکش نکنه! ولی بعد که خودمون می خونیمش برا مون بی معنی جلوه میده مثل همین پست من! الان که می خونم می فهمم که من چقدر ذهنم شلوغ پلوغه! و سعی می کنم جمعش کنم ولی فردا که دوباره می خوام پست بزارم همون حالت قبلی بهم دست می ده! فکر می کنم این خصوصیت درک و احساس ماست که خیلی عجیبه!
امیدوارم منظورتون رو بتونم به خوبی درک کنم!
از اینکه سر می زنید خیلی خیلی ممنون.

هما سه‌شنبه 7 اسفند 1386 ساعت 12:04 ب.ظ

ولی پیر مرد و دریای ارنست همینگ وی اینو نمیخواست بگه.پیر مرد با بزرگترین ماهی جنگید و پیروز شد اما بدشانس تر از اونی بود که...
مسخره؟
چند وقته؟!!!
میشه دلیل زنده بودن همه ی آدما رو با این بزرگمنشی عالمانه غربال کرد؟آدما ساده تر از این تفسیرهای نمادین.
کجا رو نشونه گرفتی؟

غریبه ی آشنا چهارشنبه 15 اسفند 1386 ساعت 04:29 ب.ظ http://sharmandeh

وبلاگ زیبایی دارید و مفید البته نه برای اکثریت !!


توصیه میکنم که یه کم فلسفه بخونید و با منطق و دلیل بیشتری بنویسید .
ادبیاتی که انتخاب میکنید بدون تکلف یا عامیانه نیست
ساده تر بنویسید فکر کنم بهتر باشه اینجوری بقیه هم استفاده میکنند و حداقل کمیت بیشتری رو جذب میکنید
یادت نره که :
قرآن کریم که کتاب الله است نیز همه ی افراد را مخاطب قرار داده و همه در هر سطحی میتوانند استفاده کنند و به سوی حق پیش بروند .
سیره ی پیامبر(صل الله علیه) و
ائمه (علیهم السلام ) در ساده منشی و گفتار و رفتار
بی تکلف بوده و هست
و از علما و فضلا و عرفای ما نظیر امام خمینی و آقای بهجت ُ آیت الله جوادی آملی و آیت الله حسن زاده ی آملی و دیگر بزرگواران بر همین اساس است .

بی تکلف بنویس و رفتار کن !!

چشم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد