سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصودست بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی
جهان پیر رعنا را ترحم در جبلّت نیست ز مهر او چه می پرسی در او همت چه می بندی
همایی چون تو عالی قدر، حرص استخوان تا کی؟ دریغ آن سایه ی همت که بر نااهل افکندی!
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به شعر حافظ شیراز می رقصند و می نازند سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
ممنون.جوابمو گرفتم.
سلام دوست خیلی عزیز و قدیمی...
دلم براتون تنگ شده بود...همیشه احساس میکردم شما از من دلخورید نمیدونم چرا؟اما خواهش میکنم اگه کاری کردم که ناراحت شدید ببخشید...خواهش میکنم...میدونید برام خیلی سخته فکر کنم یکی از من دلخوره...برام دعا کنید...خیلی زیاد راستی این روز ها بیشتر از هر موقع دیگه مسلمونم خدا دیگه ایتی یا معجزه ای لازم نیست برام بفرسته تا برام ثابت بشه.خیلی دوستش دارم.
شما آدما! چقد باحالید...
حسودیم شد...