...بی انتها...

آرمان گرایی!... افرادی که مرض قلبی دارند بخوانند!

...بی انتها...

آرمان گرایی!... افرادی که مرض قلبی دارند بخوانند!

راه های بی پایان، سقوط های ساده!

 

  • در شگفتم، از آدمی که گم شده ی خود را می جوید،

         در حالی که خود را گم کرده و نمی جوید.

  • در عجبم، از آدمی که آسایش را می جوید،

         در حالی که در این دنیا به آن نخواهد رسید...

  • در حیرتم! از گنجشکی که در اتاقی گیر کرده و مدام خود را به شیشه ی روشن پنجره ای بسته می کوبد؛ نگاهش را به پرنده های آزاد روبرویش دوخته و از پنجره رو برنمی گرداند؛ آن قدر خود را به شیشه می کوبد تا گوشه ای افتاده و جان می دهد...

         در حالی که کمی آن طرف تر، در باز است!!! فقط کمی آن طرف تر... کمی آن طرف تر ...

نظرات 9 + ارسال نظر
الی چهارشنبه 23 خرداد 1386 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.doostekhooob.blogfa.com

زندگی شایذ آن لحظه ی محدودی است که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران سازد...

Tini Talker پنج‌شنبه 24 خرداد 1386 ساعت 02:18 ب.ظ http://www.deadly-space.persianblog.com

چه آشناست این حرف ها...
یادم می ماند....
.
خواستی یه سر بزن

سالواتوره شنبه 26 خرداد 1386 ساعت 04:32 ب.ظ http://naranj.blogsky.com

شاید هم نه کمی ان طرف تر شاید ما در استانه ایم ولی ان چنان غرق در حیرتیم که باور نداریم این در استانه بودن را و شاید ...چرا ما میدانیم و هیچ گاه نمیفهمیم هیچ گاه عمل نمیکنیم چرا؟...


یه مشکل شما از چه سایتی عکسهاتون رو اپلود میکنید؟من با تینی پیک مشکل پیدا کردم و نمیتونم اپ لود کنم.

نارنج شنبه 9 تیر 1386 ساعت 01:11 ب.ظ

بلاخره تموم شد...

Tini Talker شنبه 9 تیر 1386 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.deadly-space.persianblog.com/

میدونی چیه؟ گاهی فکر میکنم که شاید دیگه واسه اون پرنده بیرون بودن و تو قفس بودن فرقی نکنه...
شاید اصلا حالش به هم بخوره از فضای کشنده ی همیشگی یا از هوای مسموم بیرون..!
... این وقتاست که دیگه هیچی مهم نیست.....

هما دوشنبه 18 تیر 1386 ساعت 03:44 ب.ظ

در حیرتم از ذهن که لحظه ای مرا از جستجو باز نمیدارد شاید کمی آنطرفتر آبی خنک التهاب سوالاتم را به سکوت بکشاند.
(دیر اومدمم؟ببخشید.)

Tini Talker جمعه 29 تیر 1386 ساعت 03:04 ب.ظ

تو نمی آی.. یا می یای و نشون می دی که نمی یای..؟

نارنج دوشنبه 22 مرداد 1386 ساعت 07:33 ق.ظ http://naranj.blogsky.com

سلام خوشحالم از حضور دوبارتون در مورد کامنتتون اون پست یه جور جدی نگیرید بود ومتاسفانه خیلی بد شد که گذاشتمش...خوب یه شیطونی بود بین من و تینی تاکر
ولی بنه نظر من همون مرد غمگین هم اگر سعی کند نشان دهد که شاد است اون شادی بیرونی کم کم شادی درونی هم را موجب میشه پس چرا اپ نمیکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی کنکور تموم شد خدارو شکر

[ بدون نام ] جمعه 30 شهریور 1386 ساعت 05:50 ب.ظ

این همه حرف برای گفتن!
متاسفم که حرف هایت ته کشید.........

سکوت من به نفع همه ست!
ولی زیاد طول نمی کشه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد